عمو امیـــــــــر

روزمرگی ها و دفترچه خاطرات عمو امیـــــــــر

عمو امیـــــــــر

روزمرگی ها و دفترچه خاطرات عمو امیـــــــــر

.

یعنی من به شخصه ریدم توی این زندگی که ارزون ترین و داغون ترین خط 912 شده 700 هزار تومن

ریییدما


دختر خوب

در ادامه ی پست قبلی یه چیزیم میخواستم بگم


دختر خوب ، اگه میبینی این پستمو رمز وبتو بفرست برام نمیتونم بیام بخونمت

از این درددلای حوصله سر بر

دیروز (جمعه) صبح ساعت 8 و نیم پاشدم و رفتم بوفه ی سعید . همونجا کلاس هم داشتم (بوفش توی یه موسسه زبانه و منم جمعه ها اول صبح میرم بوفشو باز میکنم بعدش میرم خودم کلاس تا خودش ساعتای 10 اینا بیاد بوفه و برای ساعت 10 و نیم که انتراکه و بچه ها میان بوفه آماده شه)

خلاصه دیروزم همین کارو کردم

صبح رفتم دیدم دوتا جنس جدید آورده

بهش اس ام اس دادم گفتم این دوتا قیمتش چنده

جواب نداد

خلاصه من رفتم بالا و ساعت ده و نیم تا ما انتراکمون شروع شد زنگ زد که کجایی بیا بوفه

سریع رفتم پایین و چون بوفش یه کانکس کوچیکه و نصفشم جنس اینا چیده و بچه ها هم زیادن و داخل کیپ تا کیپ پر بود فقط تونستم اونایی که بیرون صف واستاده بودنو کنار بزنم و برم در کانکس واستم

یه مشتریو راه انداخت و گفت چرا بیرون واستادی امیر . بیا تو (با یه لحن بد)

رفتم داخل و خودش بدو بدو رفت بیرون

رفتم تو واستادم دیدم یارو میگه دوتا از این کیکا میخوام (از همون جنس جدیدا منتهی کیکاش از این بازا بودن قیمت اینا نداشتن) 

موقع حساب کردن گوشیمو نگاه کردم و دیدم جواب ندادخ اس ام اسمو

کنار کیکم نگاه کردم و دیدم قیمتی چیزی هیچ جاش نیست

خلاصه از خودم گفتم 4 تومنن و تقریبا 5 تا از اون کیکا رو با همین قیمت فروختم


گذشت تا اومد

بهش گفتم مگه نمیبینی اس ام اسمو چرا جواب ندادی من قیمت این کیکارو از کجا باید ببینم و اینا

گفت من اون موقع خواب بودم تو راه دیدم گفتم خب توکه میدونستی داری میری بیرون بوفه چرا قیمتشو نگفتی خلاصه انداخت گردن من

گفت تو مگه صبح اومدی ندیدی لیوان نداریم چرا نگفتی و از این بهونه ها و غر زدنا که من برا همشونم جواب داشتم و دادم بهش

آخرش گفت کیکارو چند دادی گفتم 4 تومن ماشین حسابو برداشت گفت من دونه ای 4800 برا خودم افتاده اگه خودم میخوردم بیشتر به نفعم بود و ماشین حسابو پرت کرد زیر دخل و با یه لحن بد گفت برو کلاست

خیلی بهم برخورد

گفتم من دیگه بوفت نمیام خودتی و بوفت و از اونموقع هم دیگه باهاش حرف نزدم

شاید بگین چقد حساسه ولی به اینم توجه کنین که من بیمارستان شیفتامو سنگین برداشتم که فقط نصف هفته قزوین باشم و نصف دیگشو تهران که بتونم برم بوفه ی سعید واستم که سعید به کارای دیگش برسه. یه قرون پول هم ازش نمیگیرم و حتی بعضی وقتا که دخلش خالیه یا میخوام تاکسی بگیرم برم بوفه یه پولی هم از جیب میذارم

گاهی میشه نیم ساعت چهل دقیقه زیر آفتاب وامیستم تا تاکسی گیرم بیاد و برم بوفه که اخرشم باید غرغراشو بشنوم که چرا دیر رفتی

با این وجود که من دارم بدون یه کلمه منت و خالصانه زحمت میکشم براش توقع ندارم جلوی بقیه منو خورد کنه یا بخواد سر چهارتا دونه 800 تک تومنی اینجوری بامن رفتار کنه

آدم به دلش میاد این چیزا


اخلاق تخمی ای داره و کلا با لحن بدی بامن صحبت میکنه و همیشه خودشو از من بالاتر میبینه


اینو نوشتم که خودم یادم باشه

شماهم اگه نظری داشتین بگین

چیزای دیگه ای هم هست که حال گفتنشو ندارم

همین

بیکاری خر است

نیمه دوم هفته رو میرم قزوین بیمارستان میمونم . حقوقش خیلی کمه ولی هم اینکه یه کمک هزینس هم اینکه یه کاری میکنه آدم از بیکاری بهتره


نیمه اول هفته میام تهران پیش خونواده و میرم بوفه ی سعید وامیستم. سعید توی همون موسسه زبانی که من زبان میخونم یه بوفه داره . درآمدش خوبه . ولی خب این اواخر کار جدیدش که میخواد راش بندازه سرشو شلوغ کرده و من اول هفته میمونم اینجا که سعید سرش خلوت تر باشه و به کاراش برسه ولی خب حقوقی نمیگیرم و حالت کمکی میرم


تایمشم زیاد نیست صبح حدود دوساعته بعد میره تا عصر دوباره عصر حدود چهار ساعت اینا باید واستی

اصل در آمدش توی تایمای انتراکه که بچه ها میان بیرون برای استراحت.  اونجا شلوغ میشه خوب میفروشه


بگذریم. داشتم درمورد برنامه خودم میگفتم . تایمایی که بوفه نیستم حسابی بیکارم . دنبال یه کاری ام که بشه توی این تایما هم یه پولی در آورد ولی خب برام مهمه که ساعت کاریش دست خودم باشه و یجورایی از ایین کارای اینترنتی باشه که تایمش دست خودته . چون بعد اینکه کار سعید راه بیفته منم قراره برم توی دم و دستگاش و حقوقم بگیرم واسه همین نمیخوام حالت کار تمام وقت یا طولانی مدت باشه. یه کار پروژه محور که اگرم سرم شلوغ شد با این کار سعید ، بتونم ولش کنم و پولی که تا اونموقع در اوردمو بگیرم . شما کاری سراغ دارین؟


شاید شرایطی که برای کار میخوام یکم به نظرتون پرتوقعانه به نظر بیاد ولی خب به اینم توجه کنین که من دارم دوجا کار پاره وقت میکنم و میخوام یجورایی تایممو با این کاره پر کنم و یه در آمد جانبی جور کنم برای خودم

شما سراغ ندارین همچین کاری؟

یا کاری به ذهنتون نمیرسه با این شرایط؟

هم اکنون به نظرات سبزتان شدیدا نیازمندیم